Tekken.Lovers



 

بیوگرافی کلودیو سرافینو

نام: کلودیو سرافینو
ملیت: ایتالیایی
علاقه مندی: The Archers of Sirius (گروهش)
تنفرات: میشیما زایباتسو
سبک مبارزه: Sirius Styled Purification Sorcery ( یه جور سبک ماورایی و قدرت مافوق بشریه)
Archers of Sirius گروهی از جن گیرها هستند که نهادها و موجودیت موارد فراطبیعی را از دوره باستان تا کنون از زمین طرد می‌کنند. یک سازمان بسیار سری که وجود آن از دیدگاه عموم پنهان است. با وجود اینکه معلوم نیست چگونه موجودیت آن‌ها لو رفته است، ناگهان میشیما زایباتسو به Archers of Sirius نزدیک می‌شود. میشیما زایباتسو از آن‌ها برای پیوستن به گروه خود درخواست کرده اما آن‌ها به طبع این درخواست را رد کرده‌اند. با این حال این موضوع فشارهای مداوم میشیما زایباتسو از گروه را متوقف نکرده است.در نهایت، خبر گرایش میشیما زایباتسو به سوی گروه به گوش فرمانده بالفعل Archers of Sirius به نام کلودیو سرافینو خورده و وی که تصمیم گرفته از انگیزه‌های موجود در پشت اعمال میشیما زایباتسو سر در بیاورد به همین علت کلودیو در رابطه با دیگر گروهای قدرتمند تحقیق خواهد کرد.
 
منبع: طرفداران نینا ویلیامز
 

Tekken.Lovers

Jin Kazama

جین کازاما کاراکتر معروف و مشهوری در نسخه های بازی تیکن است که از تیکن 3 شاهد حضورش بودیم. او موهایی مشکی دارد که ان هارا بالای سرش جمع کرده است و همچنین دارای چشمانی قهوه ای میباشد. 

سن : 19  در تیکن 3 - 21 در تیکن 4  تا تیکن 7 --- شغل : دانش آموز در تکن 3 - بیکار در تیکن 4 و5 - رئیس شرکت میشیما زایباتسو در تکن 6 - فراری در تیکن 7 --- علاقمندی ها : مادرش جون کازاما - عمویش لارس الکساندرسون- رقیب و رفیقش اش هوارانگ - همکلاسی قدیمی و دوستش لینگ شائویو --- تنفرات: پدرش کازویا میشیما - پدر بزرگش هیهاچی میشیما - دویل جین - شیطان - خون و ژن شیطانی - دروغ - اوگر- عزازیل --- سرگرمی ها : قدم زدن در جنگل - به یاد آوری خاطرات مادرش - حمام کردن - بیاده روی --- سبک مبارزه : کاراته سنتی به سبک کازاما - کاراته بیشرفته ی میشیما - مقداری از سبک خودش - جودو

 

پدر جین کازاما، کازویا میشیما و مادرش جون کازاما و پدربزرگش هیهاچی میشیما بودند. وقتی که مادر جین حامله بود متوجه شد که کازویا با شیطان پیمان بسته و آلوده به ژن شیطانی شده و به همین دلیل پدر و مادر جین با هم مبارزه می‌کنند. کازویا شکست می‌خورد و جون کازاما، به محلی دور افتاده که هیچ کس نمی‌شناسد به نام یوکوشیما، رفته و آنجا جین را به دنیا آورده و بزرگ می‌کند، در حالی که کازویا از حامله بودن همسرش خبر نداشت.

جون کازاما به جین سبک جنگیدن خانوادهٔ کازاما را آموزش می‌دهد. جون کازاما متوجه می‌شود که اوگر یعنی خدای جنگ ، کسی که می‌خواهد تمام مبارزان را نابود کند و خودش به قدرت برتر برسد، دنبال جین می‌گردد چون جین ژن شیطانی از پدرش کازویا به ارث برده و اوگر برای تزریق آن ژن‌ها به خودش دنبال جین می‌گردد. جون از این قضیه باخبر میشود و به جین میگوید که هر لحظه ممکن است اوگر به ما حمله کند. اگر این اتفاق افتاد به پیش پدربزرگت هیهاچی میشیما برو و بگو که پسر کازویا هستی. چند روز پس از تولد ۱۵ سالگی جین در یک شب طوفانی، اوگر به خانهٔ آن‌ها حمله میکند. جون کازاما جلوی اوگر می ایستد و از جین دفاع میکند. جین که شاهد مبارزهٔ سرسخت مادرش با اوگر است برای کمک به مادرش به سمت اوگر حمله میکند ولی وقتی به اوگر برخورد میکند، اوگر با دستش محکم به بازوی چپ جین میزند و او را پرتاب میکند. جین بیهوش میشود و دیگر متوجه چیزی نمیشود.

هنگامی که جین به هوش می آید دید که خونش با خون اوگر یکسان شده و هیچ اثری هم از مادرش نیست. او متوجه میشود که زمان برخورد با اوگر، علامت شیطان بر روی دستش حک شده. جین همانطور که بازویش را که درد فراوانی دارد میگیرد ، قسم میخورد که انتقام مرگ مادرش را از اوگر بگیرد. جین پیش پدربزرگش هیهاچی میشیما میرود و میگوید که پسر کازویاست. هیهاچی در این باره چیزی به کازویا نمیگوید و جین را به مدت ۴ سال آموزش میدهد. جین ۱۹ ساله حالا به پدربزرگش بسیار اعتماد دارد. 

تیکن 3

هیهاچی مسابقات مشت آهنین ۳ به عبارتی تیکن ۳ را برگزار میکند. او همچنین اوگر را هم به آن مبارزه دعوت

میکند. جین که حالا برای مبارزه آماده شده بود، قصد داشت انتقام مادرش را از اوگر بگیرد. جین وارد مسابقه میشود و تمام رقبایش را شکست میدهد تا این که با ترواوگر در فینال مسابقه رو به رو میشود. هنگامی که ترواوگر را میبیند، تمام گذشته‌اش از جلوی چشمانش رد میشود و مشغول مبارزه با او میشود. مبارزهٔ آن‌ها چند ساعت طول میکشد که در نهایت جین ترواوگر را شکست میدهد. در همین هنگام هیهاچی به همراه جند تا از سربازانش به سمت جین میروند و به او تیر اندازی میکنند. جین از پدربزرگش کمک میخواهد اما هیهاچی به جین شلیک میکند! جین روی زمین می افتد و هیهاچی که مطمئن میشود او مرده است، می خواهد از معبد بیرون برود اما در همین هنگام، ژن شیطانی جین که از پدرش به ارث برده بود، برای اولین بار فعال میشود و جین دوباره زنده میشود و تبدیل به دویل جین (جین شیطانی) میشود. جین به هیهاچی حمله میکند و قصد کشتن او را دارد ولی با چند ضربه هیهاچی را پرتاب میکند و بال‌های بزرگ مشکی اش را باز میکند و از آن جا خارج میشود و هیهاچی مات و مبهوت میماند. 

تیکن 4

دو سال بعد از این اتفاق ما شاهد تمرین کردن جین در بریزبن استرالیا هستیم. او در یک باشگاه کاراته ثبت نام کرده تا در فنون کاراته خبره تر شود. جین صورت خود را با کلاه لباسش پنهان کرده است. او از اصل و نسب خود ، سبک مبارزه او ، ژن شیطان در خون او ، از خیانت پدر بزرگش هیهاچی ، همه چیز و همه چیز، که مربوط به خانواده میشیما ها شود متنفر است.

 با تشکر از آموزش کارشناسی ارشد باشگاه ، جین  بر سبک مبارزه میشیما و هنر کاراته سنتی تسلط می یابد. ،: جین با میل به از بین بردن شر نسل سوخته میشیما ههاچی میشیما پدر بزرگش ، و پدرش ، کازویا زندگی میکند. پس از شایعات  در باره مسابقات مشت آهنین 4 ، جین عزم خود را برای ورود به مسابقات جزم میکند

جین توسط نیرو های هیهاچی به نام تیکن فورس دستگیر میشود. مقامات مسابقات پیامی برای کازویا می فرستند:" برنده دور 7 به طور پیش فرض کازویا میشیما است لطفا به مرحله نهایی برسید" لبخندی بر لب کازویا نشست . او می دانست که جین توسط هیهاچی ناپدید شده است، ولی به هر حال جین هرگز برنده مسابقه نمی شد . این یک قرار بود ( قرار هیهاچی و کازویا ) 

جین صدای پدرش را می شنود که فریاد می زند : عصبانی شو . ازم متنفر شو . نفرینم کن . جین انعکاس خنده پدرش را می شنود . در یک لحظه به خود می اید و خودش را در میان زنجیر در هانومارو، معبد خاندان میشیما می یابد . جین خود را از زنجیر ها آزاد کرده و با کازویا مبارزه میکند و او را شکست میدهد . حالا این هیهاچی است که می خواهد ژن او را بگیرد . هیهاچی و جین می جنگند . جین هیهاچی را شکست میدهد و او را در چنگش می گیرد و تغییر شکل پیدا میکند و به دویل جین (جین شیطانی) تبدیل میشود و می خواهد کارش را تمام کند که تصویری از مادرش را می بیند . همین کافیست تا دویل جین هیهاچی را رها کند و بگوید: زندگیت رو مدیون مادرمی. دویل جین سقف را می شکافد و پرواز میکند و پر های سیاهش در میان سفیدی نور ماه محو میشود. 

تیکن 5

جین با صدایی ناشناس از خواب بیدار شد و متوجه شد که همه چیز در جنگل کنار او نابود شده بود و میدانست که خود او این کار را کرده است بود .جین، در بازگشت به زادگاهش،  یوکوشیما، مدام دچار کابوس هایی می شدو شیطان درونش در حال فعال شدن بود . جین با خودش گفت: اگه این منو تسخیر کنه، نمی دونم چه قدر میتونم مقاومت کنم. جین سفرش را برای پایان دادن به این کابوس ها شروع کرد . به همراه سرنوشت، تنها راهنمای او . 

جین با هوارانگ در معبد سوزان برخورد می کند و به او می گوید که نمیتواند این دفعه جلوی مسیرش را بگیرد. به علت مشکلات خانوادگی ، که هوارانگ قادر به درک آن ها نیست.  به هر حال جین و هوارانگ می جنگند و جین برنده می شود ، اما هوارانگ با نیتی به جین می گوید که شکست از او را قبول نمی کند . جین آن جا ترک می کند تا بتواند سفرش اش را تکمیل کند. اما از او طلب بخشش میکند. 

جین و پدر پدربزرگش، جین پاچی با هم رو به رو می شوند. جین خودش را وارث خون نفرین شده می نامد و جین پاچی به او می گوید که خونش برای نابودی او فریاد می زند. جین تصمیم می گیرد یک بار برای همیشه این نفرین را خاموش کند. 

بعد از شکست جین پاچی جین به دویل جین تبدیل شده و قدرت او را تسخیر میکند و به قدرت بسیار بالایی دست می یابد. سپس بعنوان برنده تورنمنت شناخته میشود و رئیس سازمان میشیما زایباتسو میشود. 

تیکن 6 

او پس از اينكه زايباتسو را در اختيار مي گيرد، اعلان جنگ میکند و جنگ جهانی جدیدی آغاز میشود. البته بین میشیما زایباتسو و جی کورپوریشن که رئیس شرکت جی کازویا میشیما است. او برای سر جین جایزه گذاشته است. مردم نیز فکر میکنند که کازویا نقش خوب ماجراست اما سخت در اشتباهند. هدف جین از شروع جنگ، آزاد کردن عزازیل است. همان شیطانی که در مصر زندانیست. جین برای اینکه شیطان درونش را از بین ببرد او را بیدا میکند، سپس خود را فدا میکند و با مشتی قدرتمند قلب عزازیل را نشانه میگیرد و از بالای ساختمانی به پایین می افتند. بعد از مدتی جین توط ریون در شن های صحرای خاورمیانه پیدا میشود. ریون به سازمان ملل پیامی میدهد که ما هدف را پیدا کردیم.

تیکن 7

 

جین باید برای شروع جنگ به سازمان ملل جواب پس دهد. آنها جین را در بالگردی غل و زنجیر میکنند ولی ژن شیطانی جین فعال شده و بالگرد را نابود میکند. سپس در یکی از بازار های عربستان سعودی سر در میاورد و دنبال راهی است تا از دست سربازان میشیما زایباتسو که حالا توسط هیهاچی اداره میشود فرار کند اما آنها جین را محاصره میکنند که ناگهان لارس ، عموی جین و برادر خوانده ی کازویا و پسر خوانده هیهاچی سر میرسد و جین را از دست آنها فراری میدهد. سپس جین را به شرکت ویولت که مدیریت آن با لی چاولان، برادر خوانده ی کازویا و پسر خوانده هیهاچی است میبرد . انرژی جین به دلیل مبارزه با عزازیل و فداکاری اش، تحلیل رفته و در آنجا استراحت میکند تا انرژی خود را برگرداند، البته جین همچنان دارای ژن شیطانی است. بعد از آنکه کازویا، هیهاچی را میکشد تمام دنیا در هرج و مرج فرو رفته. لارس میگوید: جین، تو کسی هستی که این دنیا رو به جهنم بردی. حالا باید خودت هم برش گردونی به حالت عادی. هیچکس دیگه ای نیست. سپس جین که قدرتش را دوباره جذب کرده از تاریکی بیرون می آید و میگوید: درسته، همه اینا بخاطر منه. خون شیطانی تو رگهام جریان داره. پس کشتن کازویا به عهده ی منه. و سپس ژن شیطانی جین فعال میشود.

دوستان، این کاملترین بیوگرافی جین بود که توسط خودم نوشته شده

پس لطفا اگه میخواین کپی پیست کنین منبع رو هم ذکر کنید.

 

 


Tekken.Lovers

آخرین جستجو ها

طاقت بیار سرزمینم عشق سفر فروش اینترنتی قطعات بیل مکانیکی 220 خرید اینترنتی, ovdn hdkjvkjd ایران گردی را با من تجربه کنید سئو و بهینه سازی سایت با بهرین روش طراحی سایت در تهران فواید ماساژ دانلود رایگان فیلم و سریال،بازی،نرم افزار | ایران سافت چای ایرانی